سلیمی: بدشانس بودم، توپم در گل بود
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۰۵۷۷۰
به گزارش "ورزش سه"، ایمان سلیمی که امروز فرصت بازی برای مس رفسنجان را به دست آورد و یکی از سه مدافع نارنجیپوشان بود، نمایش موثری مقابل ذوبآهن ارائه داد و عملکردش در بسته ماندن دروازه تیمش تاثیر گذاشت و علاوه بر آن، در حملات نیز به موقع شرکت کرد و یک شانس گلزنی هم داشت که بازیکن ذوب به خوبی توپ را دفع کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سلیمی پس از دیدار مس رفسنجان و ذوبآهن در جمع خبرنگاران عنوان کرد: به هر دو تیم خسته نباشید میگویم. ما بازی را خیلی خوب شروع کردیم و موقعیت هم داشتیم. در نیمه دوم ذوبآهن بازی را بهتر آغاز کرد و عملکرد دو تیم پایاپای بود، اما تیم ما به مرور بهتر شد.
او ادامه داد: ما دو هفته آنطور که خودمان میخواستیم، نتوانستیم امتیاز بگیریم و شرمنده هوادارانی شدیم که امروز در ورزشگاه حضور پیدا کردند، اما مطمئنا تیم خوبی داریم و در ادامه بازیها جبران خواهیم کرد.
سلیمی در خصوص یک شانس گلزنی و دفع توپ مدافع ذوبآهن در محوطه ۶ قدم عنوان کرد: میشود اسمش را بدشانسی گذاشت. البته مدافع حریف هم خیلی خوب کار کرد و فکر نمیکردم پای خودش را آنجا پرتاب کند وگرنه توپم ۱۰۰ درصد در گل بود. خیلی دوست داشتم امروز به تیم کمک کنم و در عقب و جلوی زمین موثر ظاهر شوم. همه بازیکنان امروز خوب بودند، اما نتیجهای که میخواستیم را به دست نیاوردیم.
مدافع مس رفسنجان یادآور شد: آمار گلزنی ما خیلی خوب شده و هر بازی گل میزنیم. آمار گل نخوردنمان را هم باید نگاه کنید. ما هفته قبل در زمین گلگهر دو گل به آنها زدیم، اما توانستند نتیجه را جبران کنند چراکه تیم پرقدرتی هستند. ما امروز شیمبا را هم در ترکیب نداشتیم که خیلی برای ما تاثیرگذار است ولی جوانان ما هم خیلی خوب کار میکنند.
سلیمی در مورد آخرین وضعیت خود ابراز کرد: شرایط خودم هم خیلی خوب است و از تمام همتیمیها و بهویژه آقای ربیعی تشکر میکنم. از ابتدای فصل خیلی با انگیزه کار کردم و امیدوارم در ادامه فصل به تیمم کمک کنم.
او در واکنش به اینکه محمد ربیعی در نشست خبری پس از این بازی نسبت به مشکلات مالی در باشگاه مس رفسنجان اعتراض داشت، گفت: همه صحبتها را ایشان بهعنوان سرمربی تیم انجام میدهند. من در جایگاهی نیستم که در این باره اظهار نظر کنم.
منبع: ورزش 3
کلیدواژه: مس رفسنجان خیلی خوب ذوب آهن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۰۵۷۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این زن شوهرش را با چاقو کشت
صبح ۱۰ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲ فریادهای کمک خواهی زن جوانی به نام مینا در یکی از خیابانهای پاکدشت پیچید. همسایهها که هراسان از خانه شان خارج شده بودند با زن پریشان روبه رو شدند که میگفت شوهرم را کشتم.
همسایهها پلیس را با خبر کردند و وقتی ماموران به خانه زن جوان رسیدند با جسد خونین همسر ۴۲ ساله اش به نام محمود روبه رو شدند که با ضربه چاقو به سینه اش کشته شده بود.
جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل و همسرش تحت بازجویی قرار گرفت.
اعتراف به قتل شوهر
زن جوان در بازجوییها به قتل شوهرش اعتراف کرد و گفت: ۴ سال پیش با محمود ازدواج کردیم. اما از همان روزهای اول زندگی مان با هم اختلاف داشتیم.
تااینکه خانوادههای مان توصیه کردند بچه دار شویم تا اختلافهای مان کمرنگ شود. ۲ سال بعد صاحب فرزند شدیم. اما همسرم هر روز بداخلاقتر از قبل میشد و ما همیشه باهم درگیر بودیم. او سر هر موضوعی مرا به باد کتک میگرفت.
وی ادامه داد: صبح خواب بودم که بار دیگر همسرم عصبانی شد و مرا کتک زد. او از من خواست تلفنم را به او بدهم که مخالفت کردم و او هم من را روی زمین انداخت و با دستانش گلویم را فشار داد. برای چند لحظه چشم هایم سیاه شده بود و دست و پا میزدم. نفسم بند آمده بود. در حالی که تقلا میکردم دستم به چاقویی خورد که روز زمین قرار داشت. من برای نجات جانم چاقو را برداشتم و ضربهای به شوهرم زدم. محمود مرا رها کرد و خونین روی زمین افتاد. من که ترسیده بودم با جیغ و فریاد از همسایهها کمک خواستم تا او را به بیمارستان برسانند، اما وقتی اورژانس به محل آمد شوهرم جان باخته بود.
وقتی پزشکی قانونی علت مرگ را پارگی شریانهای قلب و خونریزی شدید داخلی اعلام کرد. برای مینا کیفرخواست صادر و پرونده اش برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه
در ابتدای جلسه پدر و مادر مقتول از طرف خودشان و نوه خردسالشان درخواست قصاص را مطرح کردند.
پدر محمود به قضات گفت: عروسم برای تبرئه خودش دروغ میگوید. پسرم هرگز او را کتک نزده بود. ما نمیدانیم که در درگیری چه اتفاقی افتاده که این زن با بی رحمی پسرمان را به قتل رسانده است. ما حاضر به مصالحه نیستیم و درخواست قصاص داریم.
وقتی زن جوان روبه روی قضات ایستاد گفت: آن روز خواب بودم که با شوک از خواب بیدار شدم. محمود یکباره شروع به داد و فریاد کرد و مرا به باد کتک گرفت. او گلویم را گرفت تا خفه شوم. او مرد تنومندی بود و من توان آن را نداشتم که خودم را از دستش نجات دهم. نفسم بند آمد و چشم هایم سیاهی رفت که یکباره دستم به کارد میوه خوری خورد و آن را به طرف همسرم گرفتم. باور کنید میخواستم او را
بترسانم تا رهایم کند، اما چاقو ناخواسته وارد قلبش شد. او او روی زمین افتاد و من خودم را نجات دادم. ولی متوجه شدم محمود غرق خون است. آنقدر شوکه شده بودم که نمیدانستم چه کاری باید انجام دهم. من شروع به داد و فریاد کردم و از همسایهها کمک خواستم.
قاضی گفت: چاقو را برای ترساندن همسرت جلوی قفسه سینه اش گرفتی یا برای دفاع از خودت؟
که زن جوان پاسخ داد: من برای ترساندن همسرم چاقو را مقابلش گرفتم. محمود با دو دستش گلویم را گرفته بود و آرنج هایش را هم روی قفسه سینه ام گذاشته بود. نفسم بند آمده بود و هر لحظه فکر میکردم دیگر زنده نمیمانم. من برای دفاع از خودم چاقو را به دست گرفتم.
با پایان دفاعیات زن جوان، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
منبع: رکنا
tags # اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟